تعهد پزشکیان به تعامل با جهان

آرمان امروز- عرفان بیوک‌نژاد: مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، از ابتدای آغاز دولت خود در انتخابات ریاست‌جمهوری، تأکید زیادی بر تعهد به تعامل با جهان و گسترش روابط با همسایگان و کشورهای مختلف داشته است. بررسی روزهای گذشته از دولت وی نشان می‌دهد که او در عمل نیز در جهت تحقق این وعده‌ها گام برداشته است.
یکی از نکات برجسته در سیاست‌های خارجی دولت پزشکیان، شکل‌گیری دیپلماسی فعال و تلاش برای برقراری ارتباط با کشورهایی است که پیشتر روابط چندانی با ایران نداشتند. از جمله این کشورها می‌توان به مصر و بحرین اشاره کرد. این گام‌ها نشان‌دهنده موفقیت‌های چشمگیر در تقویت ارتباطات با کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.
در این راستا، پزشکیان موفق به بازگشایی سفارت ایران در آذربایجان شد و ارتباطات دوجانبه در حال حاضر در مسیر مثبتی قرار دارد. همچنین، دولت وی توانسته با ایالات متحده آمریکا نیز وارد تعاملات دیپلماتیک شده و به پیشبرد مسائل مهمی در این عرصه ادامه دهد.
علاوه بر این، در سیاست خارجی، توجه ویژه‌ای به همسایگان و کشورهای منطقه‌ای از جمله کشورهای عربی و آذربایجان معطوف شده است. ایران در این دوره توانسته ارتباطات خود را با همسایگان تقویت کرده و به منابع قدرت نرم خود در سیاست‌های بازدارندگی دیپلماتیک در سطح جهانی بهره ببرد.
از سوی دیگر، پزشکیان اعلام کرده که در تلاش است تا در آینده نزدیک، روابط ایران با کشورهای اروپایی و آفریقایی را گسترش دهد. هرچند برخی مسائل همچنان به تعاملات بیشتر با اروپا نیاز دارد، اما در مجموع، تلاش‌های زیادی در این زمینه صورت گرفته است.
همچنین، دکتر پزشکیان در آستانه سفر به چین و برخی کشورهای عربی مانند قطر و عمان است که نشان‌دهنده ادامه تلاش‌های دولت برای تحقق وعده‌ها و تعهدات خود در عرصه سیاست خارجی و تعامل با جهان است. این اقدامات به وضوح نشان می‌دهند که دکتر پزشکیان در حال عمل به وعده‌های خود مبنی بر گسترش تعاملات بین‌المللی است.
این روند، به عنوان بخشی از سیاست‌های کلان دولت پزشکیان، می‌تواند در آینده تأثیرات مثبتی بر روابط ایران با کشورهای مختلف و تقویت جایگاه کشور در عرصه بین‌المللی داشته باشد.
هادی اعلمی فریمان، کارشناس سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: دکتر پزشکیان از ابتدا که کمپین‌های انتخاباتی خود را آغاز کرد.یک رویکرد کلان تعامل با جهان را انتخاب کرد. این رویکرد به نظر می‌رسد که شباهت‌های زیادی با سیاست‌های دولت‌های آقای خاتمی و آقای روحانی داشته باشد، زیرا آن‌ها نیز به مباحثی چون گفتگوی تمدن‌ها، تعامل با جهان و پیشبرد مذاکرات اعتقاد داشتند.
وی افزود: این رویکرد فاصله زیادی با منتقدان داخلی ایجاد کرده است؛ منتقدانی که به طور کلی رویکردی خصمانه و مبارزه‌طلبانه دارند و غرب را همواره به عنوان تهدید می‌بینند. استدلال مخالفان داخلی این است که غرب با شدت بخشیدن به تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی، قابل اعتماد نیست و بر این باورند که ممکن است حفظ استقلال ایران از طریق تعاملات گسترده با جهان به خطر بیفتد. در عین حال برخی از این منتقدان پشتوانه داخلی دارند و بر اهمیت ارزش‌گرایی تأکید می‌کنند.
این کار شناس سیاسی متذکر شد: هرچند که در درون این گروه‌ها هم مناقشه‌های جدی وجود دارد. برخی از آن‌ها معتقدند که این دیدگاه‌ها کهنه شده‌اند و استدلال طرف مقابل نیز قوی است. در نتیجه، این دو رویکرد کلان در سیاست خارجی و داخلی ادامه پیدا کرده و مردم به این رویکرد رأی داده‌اند. بنابراین، آقای پزشکیان ناچار است که این دیدگاه کلان خود را پیگیری کند.
وی افزود: در بحث سیاست خارجی، پزشکیان مجبور است که تحریم‌ها را دور بزند و فشارهای اقتصادی را کاهش دهد، بنابراین برقراری ارتباط مثبت با همسایگان برای او ضروری است. اما بخشی از نیروهایی که هنوز به ارزش‌گرایی ایدئولوژیک اعتقاد دارند، منطقه را به عنوان عرصه‌ای برای تبلیغ فرهنگی و گسترش ارزش‌های دینی می‌بینند. به نظر می‌رسد این دیدگاه‌ها در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
اعلمی فریمان اظهار کرد: از این رو، موفقیت آقای پزشکیان در سیاست داخلی و خارجی باید بر اساس یک رویکرد نتیجه‌گرایانه یا عملگرایانه سنجیده شود. این به این معناست که هر زمان وضعیت اقتصادی، معیشتی و فرهنگی مردم بهبود یابد و رضایت نسبی مردم از عملکرد دولت افزایش یابد، میزان موفقیت باید از نظر سنجی مردم ارزیابی شود.
وی ادامه داد: در حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مشکلات بسیاری داریم که اگر حل نشوند، ممکن است به بحران مشروعیت منجر شوند. این بحران‌ها را می‌توان با مدیریت شایسته و حل و فصل مسائل برطرف کرد. اگر آقای پزشکیان نتواند مشکلات انباشته را حل کند و در مذاکرات موفق نباشد، یا اگر نتواند دستاورد اقتصادی و اجتماعی مناسبی از تعاملات با همسایگان به دست آورد، این رویکرد ممکن است بی‌فایده باشد.
اعلمی فریمان عنوان کرد: بنابراین، نتیجه‌گرایی و عملگرایی باید در نهایت منجر به رضایت کلی و نسبی مردم شود و این مسائل با تغییر سیاست‌ها به تدریج قابل حل خواهد بود. برای مثال، مسئله مذاکره با آمریکا که تا چند ماه پیش یک موضوع سنگین و تابو به شمار می‌رفت، با پیشرفت بحث‌ها و بروز مباحث عقلانی، به تدریج در بین بسیاری از نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حمایت‌هایی به دست آورد. این نشان می‌دهد که دولت می‌تواند از حمایت‌های عمومی بهره‌مند شود.
وی ادامه داد: من فکر می‌کنم که همراهی حکومت با مردم در سیاست‌های کلان و هم‌راستایی این دو اعتماد عمومی به سیستم سیاسی را افزایش خواهد داد. در سیاست‌های تعامل با دنیا نیز آقای پزشکیان در صورتی موفق خواهد بود که بتواند یک مدل منطقه‌گرایی فرهنگی را پیش ببرد. به نظر من، بهترین مدل، مدل منطقه‌گرایی فرهنگی است.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: کشورهای دارای پیشینه فرهنگی و ادبیات فارسی، همچون ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و آذربایجان، هنوز نتواسته‌ایم از این ظرفیت‌ها بهره‌برداری کنیم. بنابراین، به نظر می‌رسد که یک منطقه‌گرایی فرهنگی گسترده با این کشورها در حوزه زبان و ادبیات فارسی می‌تواند یکی از بهترین سیاست‌ها باشد که پس از پشت سر گذاشتن بحران‌های فعلی، می‌توانیم آن را دنبال کنیم.

https://armandaily.ir/?p=89290

جمهوری اسلامی با قرائت اخلاقی

در مطلب گذشته درباره سیاست خارجی نوشتم که پیچ تاریخی جمهوری اسلامی در این مقطع تغییر بنیادی از تخاصم و مقابله با جهان و منطقه به سمت همکاری و تعامل و یا ایجاد نوعی همکاری عمیق منطقه گرایانه تا رقابت اقتصادی و مناسب با دیگر قدرت هاست.

ظرفیت تعامل و انعطاف پذیری در قالب برجام و یا هر توافق منطقه ای تا پذیرش همکاری در قالب کنوانسیون ها در این چارچوب است.براین اساس  نهادها و عوامل بوروکراتیک و ساختاری باید هم جهت بااین نوع همکاری تغییر جهت دهد. بدون تغییرات نهادی و یا نیروی انسانی موافق با جهت گیری و خط مشی جدید، هرگونه توافقی در هرجا و با هر کشوری، بی معنا و فاقد کارکردگرایی مثبت در آینده است.
لکن این تغییر بنیادی در داخل نیازمند قرائت مناسب و هم پیوند با شرایط و تحولات فناوری جهانی در رقابت با سایرین به ویژه در حوزه اقتصاد است.البته این فرایند در داخل نیازمند به مباحثه گسترده درونی دارد.
این مباحثه گسترده باید در همه ارکان علمی انجام شود. لکن به نظر نگارنده شاید هماهنگ ترین و مطلوب ترین نظریه ای که بتواند جمهوری اسلامی را از فرایند پرتلاطم و سهمگین فعلی عبور دهد، اتخاذ قرائت اخلاقی از جمهوری اسلامی است. ما باید بپذیریم که هدف از انقلاب 57 دمیدن روح معنویت در کالبد انسان بی معنا و هدف بوده است،البته باید بپذیریم که یک جامعه هدفمند و پویا نمی تواند در انقلاب دائم باشد،زیرا انقلاب به مفهوم تلاطم و بی ثباتی است و پس از انقلاب باید ثبات و حرکت عقلانی جایگزین شود.

امروز این هدف را با مجموعه ای از تمنیات نفسانی عوامل انسانی که آن را به سمت  فساد و سو استفاده و خودخواهی جمعی و خانوادگی تغییر داده و منحرف کرده اند،تخریب شده است،لکن این مهم قابل بازسازی خواهدبود.این بازسازی نه تنها در ایران ، بلکه در همه جای جهان می تواند در جریان باشد.حرکت های وال استریت علیه یک درصدی ها و بحث مالیات بر ثروت تمرکز کنندگان ثروت های انباشته و مخالفت با حکمرانان محصور در ثروت و قدرت غیراخلاقی همگی نشان می دهد که عموم مردم نیازمند بازسازی دولت ها بر مبنای امر اخلاقی هستند، این امر اخلاقی هماهنگ با رویه عموم ملت هاست.
این مساله همان مقارنه آمدن حق و رفتن باطل است.شاید بالاترین مخاطبان باطل ثروت اندوزانی در سراسر جهان هستند که ثروت های خود را بلوکه و بی حاصل انباشته اند.حکمرانی اخلاقی امروز تنها ناظر بر امور فردی نیست،این حکمرانی ابتدا روش و منش سیاستمداران و سپس منافع آن ها که وابسته به کارتل های اقتصادی،بانک ها ، مجتمع های تولید تسلیحات نظامی و استثمارشدگان است ، را در بر می گیرد.
در این قرائت صلح،همبستگی مردمی و ارتقای معنوی بشریت مورد نظر است.در گام اول تمرکزکنندگان ثروت مانع حل مشکل روبنایی مانند اقتصاد هستند.بااین قرائت لازم  باید هدف اصلی خود را بازیابی کنیم. انقلاب در یک برهه در سال 57 انجام و با هدف هایی ریل گذاری شد. این هدف ها اکنون به مرحله نازل رفع نیازهای اولیه هرم مازلو رسیده.بدیهی است هدف انقلاب 57 این نبوده است که به شکل گیری دولت به  صرفا برای نیازهای اولیه بدیهی برسیم. برای حل مشکلات کشور و کارآفرینی و خلق فرصت های ثروت؛ نیاز به خلق کارهای پیچیده و نامتعارف نیست،همین حق موجود ملت با تغییر جهت و تغییر قرائت به همکاری در سیاست خارجی و حرکت به سمت اخلاق گرایی و واگذاری امور اخلاقی به خود مردم به شکل مناسبی اکثر مشکلات قضایی،مدنی و حکومتی را حل خواهد کرد که از آن مفهوم آزادی ملت را مراد می کنیم و قطعا کشور را در شاهراه توسعه قرار خواهدداد.

زمان آن رسیده است که به سمت منطقه گرایی قدرتمند فرهنگی با اعتمادگرایی و بازسازی نهادهای متناسب پیش رویم.تنها راه مناسب و مطلوب جمهوری اسلامی برای برون رفت از مشکلات فعلی و حرکت به سمت آینده همین همکاری بر مبنای اعتمادسازی و پذیرش قرائت اخلاقی از دین است.قرائتی که نه تنها نیاز ملت ما ،بلکه نیاز همه جهان است و الاهیاتی معرفتی و فکری را رقم می زند. لازم است بازسازی و بازگشتی بنیادی به تفسیر اخلاق گرایانه از دین داشته باشیم.

https://www.khabaronline.ir/news/1526913/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C

همه کشورهای دور میز،یک«رأی»خواهند داشت

به باور من گره مشکلات در روابط خارجی و به تبع آن مشکلات داخلی نشات گرفته از آن اساسا گشوده نخواهد شد،مسائلی مانند اینکه ایالات متحده و یا جمهوری اسلامی ،کدام پیش قدم شوند و یا مستلزم چه اقداماتی باشد همگی‌حاشیه کار است.

مذاکره کشورها ویا دو دولت که یکی از پیش پاافتاده ترین و بی اهمیت ترین امور در سطح روابط بین المللی است، اکنون از سوی دو دولت به یکی از مهم ترین و چالشی ترین امور ‌تبدیل شده است و تغییر در این مناسبات در جهت رفع تنش و مخاصمه ممکن نیست، مگر آنکه تجدید حیاتی در جمهوری اسلامی صورت پذیرد. سیاست حکومت ها دو وجه مشخص و واضح دارد و خط سیر و جهت گیری آن ها وزندگی سیاسی را این انتخاب ها تعیین می‌کند.

دولت ها و حکومت ها یا وجه درگیری و یا وجه همکاری را انتخاب ‌می‌کنند. ما قریب به ۴۲سال درگیری را انتخاب‌کرده ایم. هرچند مزایایی داشته است. از جمله خودکفایی نظامی، مدیریت ایثارگرانه و حل مسائل سنگین با وحدت ملت در وضعیت های بحرانی که به نوعی استقلال است. اما چالش های سنگین وضعیت اقتصادی، تعامل نداشتن با جهان مشخص کرده است سیاست های انزواگرایانه تا چه حد می تواند زندگی را بر همه اقشار ـ اکنون معترض ـ سخت کند. بحران بیماری کووید ـ ۱۹به بشریت آموخته است که زندگی همه ما در جهان در شهری به هم پیوسته است که در درون اقیانوس پیمایی، مسیر را طی می کنیم. هشدار کشته شدگان کووید پیامی الهی است برای آن که وحدت و همبستگی بشری و عطوفت و محبت به یکدیگر را یاد بگیریم و اینکه چقدر اهداف مادی و ظلم زودگذر است و زندگی ها را سخت می کند.

بر این مبنا تنها وجه دوم سیاست که همکاری با میزانی از رقابت مثبث رادر بردارد ـ رقابت مثبت یعنی تلاش علمی برای ایجاد پارادایم ترمیم سرمایه داری، مثلا ملاحظه کنید لیبرالیسم مدرن تا چه حد به دیدگاه های اسلامی نزدیک است ـ برایمان باقی می ماند. اتخاذ سیاست همکاری گذاری سالم و تجدیدحیاتی برای کشور است تا شرایط به سرعت بهبود یابد و به باور من این موضوع همان پیچ تاریخی است که جمهوری اسلامی باید طی کند. در این پیچ تاریخی دگرگونی حرکت به سمت همکاری، توسعه عمرانی کشور و رفاه شهروندان اصل است و مسائلی بی اهمیت مانند روابط خارجی به سرعت بهبود می یابد. در موضوع برجام می توان مذاکره مجدد داشت در مسائل منطقه ای با هدف همکاری و صلح گفت وگو کرد و البته در مسایل موشکی می توان پیمان دفاعی عدم تجاوز بست. هر کشوری و هر حکومتی برای تجدید حیات در طول تاریخ نیاز به تحول داشته است و به باور من بدون تغییر قطار به ریل همکاری و تغییرات متناسب داخلی همراه،این مشکلات کماکان باقی است.

در جهان بهم پیوسته امروز کسی نمی تواند ادعا کند،بدون زیست مشترک و کمک برای حل مشکلات جهانی به تنهایی قادر به زندگی خواهد بود.کووید ـ ۱۹ پیامی بود مبنی بر اینکه علیرغم اینکه ناسیونالیسم کمی تقویت یافته،لکن نهادهای بین المللی و افراد تا چه حد به پیشرفت انترناسیونالیسم کمک کرده اند و مسائلی مانند کشته شدگان کووید،واکسن،خیریه ها و همدردی ها تا چه حد جهانی شده است.این نمونه های دنیای در حال تغییر است.این شرایط به سرعت وضعیت را برای منطقه گرایی فرهنگی قدرتمندی درمنطقه ما فراهم خواهد کرد،با تفاوت اینکه هیچ کشوری هژمون وتوسعه طلب نخواهدبود و همه کشورهای دور میز یک رأی خواهند داشت.

310311

با آرزوی سال ۲۰۲۱ و ۱۴۰۰ سراسر امید

به باور من نخبگان فکری و صاحبان قلم نباید آرزوهایی جز صلح و مهر برای مردم داشته باشند.کمااینکه در طول تاریخ همواره آرزوهای خوب و سراسر امید برای بشریت داشته اند، لکن سیاستمداران منفعت طلب بوده اند که اهداف خالص و ناب را به انحراف بر اساس نیات سیاسی خود کشانده اند.

مثلا کارل مارکس در ۱۸۴۸ در مانیفست حزب کمونیست، ایجاد جامعه عادلانه و سالم را در پیروزی پرولتاریا بر طبقه بورژوازی دانست که البته پیش‌بینی و محقق نشد و محاسبه ای دقیق نبود و حتی سبب ساز سوء استفاده های فراوانی در طول حیات بشری از جمله جنایات استالینی شد، اما دوتوکویل درهمان سال و بعدها ماکس وبر بر مرحله قدرت یابی دولت پس از انقلاب تاکید کردند که پیشبینی درستی بود.

دولت ها در سده های اخیر قدرت خود را در بحران های بی شمار در حیات انسانی حفظ کردند، اما تحول در چگونگی مدیریت کردن و ساز و کارهای عدالت ورزی، انصاف و پیش بردن حقوق شهروندان به شکل روزمره جستجوی دائم نخبگان است که موتور محرک تحول ساختار دولت‌ها است. سال ۲۰۲۰ یا ۱۳۹۹ آزمون های سنگینی برای تمام بشریت بود. کووید ۱۹ بسیاری از ساختارهای آموزشی، سیاسی،  فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع را وارد مرحله دگرگونی نسبی یا جدی کرد و تغییرات بسیار بیشتری از جمله تغییر زیستی در راه خواهد بود.

ما در داخل باید راه های جدید و مناسب برای زندگی مناسب در عرصه های سیاست داخلی و خارجی جستجو کنیم. بشریت ناچار است عناصر اخلاقی مانند مصرف بهینه، خودداری از حرص و ثروت اندوزی و کمک به یکدیگر و دوری از تفاخر و اسراف را وارد زندگی کند. اگر دقت کنید حجم ادبیات فکری و نگاه به رفتارهای اخلاقی و تقبیح ثروت تا چه حد گسترش یافته است. بسیاری از ما در آزمون و دانشگاه بزرگ محاسبات الهی موفقیت نسبی یا کمی یافتیم و بسیاری از ما نیز با پناه بردن به خودخواهی های ثروت اندوزانه شخصی یا مقام پرستانه مردود شدیم.

این یادداشت را به امید طلوع به روشنایی در ۲۰۲۱ و ۱۴۰۰ می نویسم و با وجود اینکه منطقه ما آبستن تحرکات و مسائل نظامی است و نیاز به خویشتن داری جدی و استراتژیک داریم، اما من از ترس، تهدید یا جنگ نمی نویسم، امیدوارم پارادایم صلح و همبستگی در همه جا و منطقه ما آغاز شود. نقطه عطف منطقه‌گرایی قدرتمندی بر مبنای اعتمادسازی متقابل، و نه حاوی عناصر مخرب برتری جویی ،شکل بگیرد. نفرت و کشتار جای خود را به صلح، منطق و گفتگو به شکل واقعی بدهد و سیاستمداران شبیه مردم شوند. عنصر اولیه اسلام رحمانیت، برکت الهی و محبت پیامبر اسلام در سراسر آسیا پرتو افکند و همان گونه که در دعاهای شریف می خوانیم عناصر ناصالح، فاسد، مخل آسایش و آرامش مردم در سراسر دنیا دور شوند و همه معادلات به نفع مردم تغییر کند.

آرزوی شهروند در اقلیت برای ایران

تکرار صحنه نقل قول برخی سیاستمداران جناحی از سوی ملت شاید یکی از رنج آورترین موضوعات از نظر من بوده است.

بدون نظرسنجی یا همه پرسی از ملت نظرشخصی خود یا گروه‌های سیاسی وابسته را مستند به رای مردم کرده و همیشه از یاد می بریم که سیاست بدون کسب فضیلت های اخلاقی برای خود و دیگران هیچ ارزشی ندارد.
پس از شنیدن برخی از نظرها که مانند همیشه از سوی مردم بیان می‌کنند، خواستم آرزوی خود را برای ایران از ۱۴۰۰ بعد به عنوان شهروندی که شاید در اقلیت باشم مطرح کنم .زمانی به عنوان دانشجو در کلاسی به عنوان نظریه های منطقه گرایی ، کتاب میان منطقه گرایی و روابط بین الملل نشر وزارت امور خارجه را بررسی می کردیم از استاد با لحنی تلخ پرسیدم من تمام جداول ساختار سازمان منطقه‌ای در جهان و منطقه را دیده ام و از  میان حداقل ۵۰ سازمان و نهاد و منطقه جهانی نام ایران تنها در اتحادیه حاشیه اقیانوس هند برای همکاری منطقه‌ای دیده می شود. روشن است که پاسخی نبود. در یادداشت ها و یا مصاحبه های قبلی از تمایل به شکل گرفتن منطقه‌گرایی قدرتمند و اعتمادساز نوشته‌ام.

منطقه‌گرایی با شیوه‌های مختلف قدمتی کهن دارد ،اما در دوران مدرن با سابقه اروپا از ۱۹۴۵ به بعد شناخته می‌شود و در بخش‌های مختلفی که شکل گرفت و ناکام ماند و یا دوران جوانی خود را سپری می‌کند و یا در برخی موارد به دلیل سلیقه های سیاستمداران به بار نمی نشیند و در مرحله جنینی است، اما آنچه مورد نظر است کاشتن بذر منطقه گرایی در منطقه با حضور ایران ،پاکستان، افغانستان ترکمنستان، تاجیکستان، ارمنستان، گرجستان ،و .....یا هر کشور دیگر منطقه ای است که بتوانند ارکان آن در داخل و منطقه را سازماندهی کنند.
ارکانی که مهمترین آن چرخش به پارادایم صلح، اعتمادسازی، شکل یافتن نهادهای اعتمادساز با افراد معتقد به آن در داخل است. این یادداشت خام است، اما به عنوان مثال یافته های اتحادیه اروپا، ناتو ،سازمان کشورهای آمریکایی و جامعه کارائیب و آند، شانگهای، اتحادیه آفریقا و شورای همکاری خلیج‌فارس، همگی در چندین مساله زیر اشتراک داشته اند: حاکمیت دولتی، عدم مداخله در امور یکدیگر، اقدامات مشارکتی، چندجانبه‌گرایی ،حل اختلاف از طریق دیپلماتیک، ایجاد یک منطقه صلح در جامعه مورد نظر... بااین اوصاف  آیا ما می‌توانیم به سمت کاشتن بذرهای صلح و منطقه گرایی فرهنگی ،سیاسی ،  امنیتی و اقتصادی با استناد به تجربیات کشورهای مختلف از سال ۱۴۰۰ به بعد پیش برویم و امیدوار باشیم؟

اولویت‌های سیاست خارجی ایران در سال ۹۹ چه باشد؟(۲)

خبرگزاری جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با ۱۸ کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی که برخی از آنها از جمله دیپلمات‌های ارشد و سفرای پیشین ایران بودند، از آنها پرسید که مهمترین اولویت سیاست خارجی ایران در سال ۹۹ چیست و وزارت امور خارجه به عنوان مجری اصلی سیاست خارجی باید بر چه موضوعاتی تمرکز کند.

در گزارشی که روز گذشته منتشر شد، ۱۱ کارشناس و تحلیلگر تاکید کردند که تلاش برای کاهش، توقف و رفع آثار تحریم‌ها از یکسو و بهبود توسعه مناسبات منطقه‌ای به ویژه تلاش برای تنش‌زدایی میان ایران و عربستان موضوعاتی است که سیاست خارجی ایران باید در سال ۹۸ در اولویت‌های خود قرار دهد و وزارت امور خارجه به عنوان مجری سیاست خارجی آن را عملیاتی سازد.

برخی دیگر از کارشناسان و تحلیلگران موضوعات و اولویت‌های دیگری را مطرح کردند که بیشتر جنبه نرم افزاری دارد. مبارزه با یکجانبه‌گرایی آمریکا و ایجاد یک محور مقاومت بین‌المللی، تلاش برای توسعه دیپلماسی اقتصادی در چارچوب همکاری‌های منطقه‌ای و شرق آسیا، دیپلماسی کرونایی، ایجاد انسجام و وحدت در تصمیم‌گیری با نگاه واقع‌بینانه و کارشناسانه به تحولات داخلی منطقه‌ای و بین‌المللی، توجه به منافع ملی و منطقه‌گرایی اعتمادساز در داخل و خارج و بدون عنصر برتری و تفوق، ایجاد روابط کامل‌تر با کشورهای دوست و ایجاد زمینه مناسب برای صادرات بخش خصوصی، ایجاد هماهنگی با دستگاه‌های مختلف با وزارت امور خارجه و استفاده از ظرفیت کانال‌های دیگر کشورها از جمله مسائلی هستند که در این نظرخواهی توسط این کارشناسان مطرح شدند.

محسن پاک‌آیین- رییس پیشین ستاد افغانستان وزارت امور خارجه:

اولویت اصلی سیاست خارجی در سال ۱۳۹۹ مبارزه با یکجانبه‌گرایی آمریکا و ایجاد یک محور مقاومت بین‌المللی با حضور کشورهای موافق چندجانبه‌گرایی است. امروز بسیاری از کشورهای جهان و حتی متحدین آمریکا با تحمیل سیاست‌های خودمحورانه آمریکا به خصوص در حوزه اقتصادی مخالف بوده و برخی اقدامات غیرانسانی از جمله تحریم کشورهای مستقل را برنمی‌تابند. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با  اعمال یک سیاست خارجی فعال و مقتدر،تهدیدهای استکبار به رهبری آمریکا را به فرصت تبدیل کرده و به‌خصوص با تحریم‌های تحمیلی آمریکا علیه مردم ایران مقابله کند. دیپلماسی ایران در مسیر مبارزه با یکجانبه‌گرایی باید ایجاد تنوع در شرکای خود با تقویت نگاه به شرق جغرافیائی و سیاسی و به‌خصوص همکاری مستمر با همسایگان را در اولویت قرار دهد.

دستگاه سیاست خارجی همچنین با تقویت دیپلماسی اقتصادی، به مفهوم اولویت یافتن موضوعات اقتصادی در سیاست خارجی، باید ابزارهای مهم در پیشبرد اهداف بلندمدت رشد و توسعه اقتصادی کشور را شناسائی کرده و نقش سازنده‌ای در مقاوم‌سازی اقتصاد کشور ایفا کند.

سید رضا قزوینی غرابی- کارشناس مسائل عراق:

۱. شیوع ویروس کرونا نشان داد کشورهای جهان تا چه اندازه در برابر تهدیدات اینچنینی و در حوزه‌های بهداشت و سلامت ضعف دارند و همکاری‌های بین‌المللی می‌تواند نقش مؤثری بر غلبه بر اینگونه تهدیدات داشته باشد. معتقدم گسترش روابط با کشورهای مختلف در بستر همکاری‌های حوزه سلامت و بهداشت و پایه‌ریزی آن توسط وزارت امور خارجه و اجرا توسط نهادهای مرتبط علاوه بر تقویت روابط دوجانبه بین‌المللی، بر توان ایران در حوزه‌های سلامت نیز اثرگذار خواهد بود.

۲. توجه به افزایش مناسبات اقتصادی با حوزه شرق به ویژه چین می‌تواند از اقدامات دیگر وزارت امور خارجه باشد. شرایط اقتصادی کشور به گونه‌ای است که لاجرم باید به سمت باز کردن حلقه محاصره کشور ولو محدود گام برداشت. تجربه نشان داد که کشورهای اتحادیه اروپا به دلیل ملاحظات و رویکردهای سیاسی نمی‌توانند روزنه مد نظرایران برای این موضوع باشند. لیکن چین به عنوان یکی از قدرت‌های اصلی اقتصاد و سیاست در جهان می‌تواند محل تأمل باشد.

افشار سلیمانی- سفیر پیشین ایران در اوکراین و جمهوری آذربایجان:

در شرایط تحریمی و کرونایی و تورم رکودی و نارضایتی‌های داخلی که با حوادث آبان ماه ۹۸ و کاهش مشارکت در انتخابات نمود عینی‌تری یافت اکنون باید از اولویت اول جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی سخن گفت نه صرفا اولویت اول وزارت امور خارجه، چراکه این وزارتخانه صرفا به عنوان یکی از عوامل اجرایی تصمیمات گرفته شده در سطوح عالی ساختار تصمیم‌سازی نظام ایفای نقش می‌کند و کمی تا قسمتی نیز در تصمیم‌سازی امکان مشارکت دارد.

بدیهی است در شرایط کنونی اولویت نخست ایران در سیاست خارجی، ایجاد انسجام و وحدت در تصمیم‌گیری با نگاه واقع‌بینانه و کارشناسانه به تحولات داخلی منطقه‌ای و بین‌المللی و درک تمام عیار از منافع ملی با شناخت دقیق از فرصت‌ها و تهدیدها و ارزیابی مولفه‌های قدرت ایران و طرف‌های خارجی و گزینش یک استراتژی کارآمد که منجر به کاهش هزینه‌ها و افزایش سود ملی و کاهش تهدیدها و افزایش فرصت‌ها در راستای ارتقای منافع ملی ایران گردد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.

در همین راستا اولویت اساسی ایران در سال جدید رفع تدریجی یا همه‌جانبه تحریم‌های آمریکا که با تبعیت کشورهای مختلف از آن تا حدود زیادی جنبه بین‌المللی یافته است، در حالی که ویروس کوید-۱۹ نیز جنبه جهانی پیدا کرده و در کنار تحریم‌ها، مشکلات ناشی از ویروس کرونا دشواری‌های اقتصادی و روانی را برای ملت ایران مضاعف کرده است. استفاده از فرصت کرونایی شدن و به کار بستن دیپلماسی کرونایی می‌تواند رویکرد معطوف به هدفی باشد.

هادی اعلمی فریمان- کارشناس ارشد مسائل آمریکای لاتین:

از سال ۱۳۹۸ درس‌هایی زیادی آموختیم. مهمترین آن بحران‌های مربوط به مطالبات اقتصادی مردم بود. از بحران جاری پاندمیک شدن (همه‌گیری جهانی) ویروس کرونا در سراسر جهان نیز باید درس‌هایی زیادی بیاموزیم. قطعا کرونا بخش زیادی از نظریه‌های جاری در ‌علم سیاست و روابط بین‌الملل را تحت تاثیر قرار داده است. در عین حال که پدیده جهانی شدن از یکسو تحت تاثیر گسترش مرزبندی‌های جدید، قرنطینه‌ها و محاصره‌شدگی‌های اجباری قرار گرفته است.

از سوی دیگر مفهوم سرنوشت مشترک بشر و گسترش‌ مفاهیمی مانند درد مشترک، رنج‌های بشری و لزوم پرداختن به مفهوم انسانی گسترش یافته است. با وجود مفهوم مرزبندی در اجرا کسی نمی‌تواند نسبت به رنج انسان‌ها بی‌تفاوت باشد. بر این مبناست که فکر می‌کنم سیاست خارجی و اولویت وزارت امور خارجه پس‌ از پایان بحران باید به سمت منافع ملی ملت و همه بشریت و در ‌ابعاد اجرایی به سمت منطقه‌گرایی اعتمادساز در داخل و خارج و بدون عنصر برتری و تفوق پیش‌ رود. باید در ‌داخل عناصری که مخل‌ اعتمادسازی در ‌روابط خارجی هستند ‌به سمت اعتمادسازی پیش ‌روند و الگویی نه با افراط شبیه اتحادیه اروپا و نه به تفریط شبیه برگزیت در منطقه ما با مشارکت واقعی و بر مبنای صداقت در محیط جغرافیایی ما شکل گیرد. ما نیاز به عاملان اجرایی این الگو داریم. ما حقیقتا نیاز به تغییر داریم.

رامین مهمانپرست- سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه:

اگر قرار باشد سیاست‌ جدیدی در کشور دنبال شود تا مشکلات اقتصادی در کشور کمتر شود، گشایش‌ها برای زندگی مردم کمتر شود و فشارهای که مخالفان ما به کشور وارد می‌کنند، بتوانیم برطرف کنیم،  باید طرح جامعی در مسائل داخلی و خارجی تدوین شود. مهمترین پایه‌های این طرح بر مبنای تغییر ساختارهای اداری و کشور باشد. دستگاه سیاست خارجی موقعی می‌تواند به شکل موثر عمل کند و دستاوردهای بزرگ داشته باشد که بخشی از مجموعه بزرگ‌تر و طرح جامع‌تر باشد. مشکلاتی که اکنون با آن روبه‌رو هستیم به دلیل ساختارهای غلط اداری و اقتصادی است. دولت بزرگ و هزینه‌های هنگفتی که به دلیل بزرگی این تشکیلات داریم و اقتصادی که بیش از ۸۰ درصد دولتی است و اجازه نمی‌دهد بخش خصوصی فعالیت و شکوفایی خود را نشان دهد.
اگر واقعا تصمیم بگیریم شرایط طبیعی در کشور حاکم شود و دستگاه‌های داخلی به وظیفه واقعی خود عمل کنند، در آن موقع اولویت اصلی دستگاه سیاست خارجی، رفع تنش‌ها، حل مشکلات با همسایگان، ایجاد روابط کامل‌تر با کشورهای دوست چه در آسیا و چه در اروپا، ایجاد زمینه مناسب برای صادرات بخش خصوصی، اعزام نیروی کار تخصصی به کشورهای مختلف و تامین نیازهای فنی و صنعتی است.

به شرط هماهنگی میان دستگاه‌های داخلی با دستگاه سیاست خارجی،  طرح جامعی در کشور تدوین و طراحی شود، آنگاه اولویت اصلی سیاست خارجی توسعه روابط با همسایگان است که می‌تواند کمترین فشار تحریمی را داشته باشد و بیشترین بازار کار برای نیروی انسانی و صادرات کالاها و خدمات فنی – مهندسی را داشته باشد.

سید جلال ساداتیان- مدیرکل اسبق شرق آسای وزارت امور خارجه:

مهمترین مشکل ایران در عرصه سیاست خارجی فشارهای ناشی از تحریم‌ها است که این مساله باید مرتفع شود. این رفع و رجوع شدن از طریق افزایش توان و قدرت اقتصادی کشور است. مردم وظیفه خود را به اندازه خود، به خوبی نشان داده‌اند که ما آن را در مقابله با شیوع کرونا هم دیدیم. در این چارچوب، لازم است وزارت امور خارجه گره‌هایی که برای ما در روابط خارجی چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه سیاسی و امنیتی ایجاد شده است، باز کند.

در این چارچوب ایران باید از تمام ظرفیت‌های داخلی استفاده کرده و همزمان با آن استفاده از کانال‌های روسیه، چین، هند و... نیز مورد توجه قرار گیرد. ضروری است معاونت دیپلماسی اقتصادی وزیر امور خارجه هم برای رفع موانع داخلی صادرات و سرمایه‌گذاری خارجی در کشور تلاش کند.

مهدی ذاکریان- استاد حقوق و روابط بین‌الملل دانشگاه آزاد:

توجه به خواست ملت، قانون اساسی و ارزش‌های ملت و معرفی و ارائه صحیح و مناسب آن به صورت حرفه‌ای، دقیق و صادقانه به جامعه بین‌المللی و ارائه ارزش‌های بین‌المللی، هنجاری مسلط بر نظام بین‌الملل و معرفی دقیق و درست خواسته‌های نظام بین‌المللی از ایران به مردم و تصمیم‌گیران مهمترین وظیفه تمامی وزارت امور خارجه دنیا است و ضروری است دستگاه دیپلماسی نیز توجه خود را در این چارچوب متمرکز کند.

http://www.irna.ir/news/83722173/