تنش زدایی نفتی در روابط آمریکا و ونزوئلا
منتشر شده در مجله دلوارنامه ویژه صنعت نفت و گاز شماره ۳
روابط بین ونزوئلا و ایالات متحده آمریکا در دهههای گذشته یک مسیر خطی و مشخص را طی نکرده است؛ در دوره حاکمیت هوگو چاوز این روابط تیره و تار بود و با آمدن نیکلاس مادورو تا حدودی بهبود پیدا کرد. هرچند همزمانی دوران دونالد ترامپ و مادورو نیز نتیجه خوبی برای ونزوئلا نداشت و منجر به تشدید تحریمها علیه کاراکاس شد. هادی اعلمی فریمان، پژوهشگر مسائل آمریکای لاتین میگوید که امروز در دوره جو بایدن شاهد یک معافیت نفتی برای ونزوئلا هستیم. وی توضیح داد:« ایالات متحده در 26 نوامبر2022 با اعطای مجوز به شورون برای از سرگیری تولید و واردات نفت ونزوئلا، تحریم ها علیه ونزوئلا را کاهش داد. این مجوز شش ماه طول می کشد و پس از آن به طور خودکار تمدید می شود، اما ایالات متحده دولت می تواند در هر زمانی مجوز را لغو کند،این مجوزبه دلیل گفتگوی مادورو با مخالفان برای 6 ماه دیگر هم تمدید شد.»
اعلمی فریمان درباره دلایل این تصمیمگیری گفت که جنگ اوکراین و بیثباتی در بازار نفت خاورمیانه، آمریکا را به سمت نفت ونزوئلا سوق داده است.
دکتر اعلمی، ابتدا توضیح بدید که فرازوفرود مناسبات آمریکا و ونزوئلا و شیفت از خصومت به تنشزدایی بین دو کشور در دهههای اخیر چه روندی را طی کرده است؟
از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۸ کشور تحت نظام دیکتاتوری نظامیان قرار گرفت تا اینکه در ۱۹۵۸ دولت نظامیان با کودتای دیگری وارد فرایند ظهور دمکراسی به رهبری دریاسالار ولفگانگ لارازابال شد و نظامی تحت عنوان پیمان پانتوفیخیستا (دموکراسی مبتنی بر پیمان) تشکیل شد. این فرایند به تشکیل دولت کارلوس آندره پرز از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۳ باسیاست آزادسازی و لیبرالیسم منجر شد و سپس دولت چالدره تا ۱۹۹۸ تصدی را در دست داشت.تا سال 1998 مجموعا یک سری از دولتهای راست سنتی و محافظهکار متمایل به ایالات متحده در ونزوئلا روی کار میآمدند و در واقع دو حزب بودند که قدرت بینشان بر مبنای همین پانتوفیخیستا تقسیم میشد.این احزاب حزب اقدام دمکراتیک(AD) و حزب اجتماعی مسیحی(COPEI) بودند که با کلیسای کاتولیک محافظه کارو بازرگانان ملی محافظه کار نیز پیوند داشتند.هوگو چاوس فریاس سوسیالیست از ۱۹۹۸ با انتخابات آزاد رئیسجمهور شد و تا مرگ در ۲۰۱۳ قدرت را در دست داشت و سپس نیکلاس مادورو از ۲۰۱۳ تا کنون (۲۰۲۳) رئیسجمهور است و انتخابات بعدی 2024 خواهدبود.از ابتدای شکل گرفتن ونزوئلا نفت در قرن بیستم از لحاظ اقتصادی ونزوئلا را کامل وابسته به درآمد خود ساخت. پیوند بین تاریخ، جغرافیا و نفت موجب شد ایالات متحده آمریکا بهعنوان بازیگر اصلی بیشترین نفوذ را در ونزوئلا داشته باشد؛ از جنگ جهانی دوم به بعد سرمایهگذاران اصلی و شرکای مهم این کشور در ایالات متحده بودهاند، بنابراین در بررسی موقعیت استراتژیک ونزوئلا باید توجه داشت که در این کشور فرهنگ «آمریکایی سازی» بیش از سایر کشورهای آمریکای لاتین اتفاق افتاده است. تا قبل از ظهور چاوز میزان حرکت ضدآمریکایی در اقتصاد، تجارت و فرهنگ عمومی بسیار پایین و ناچیز بوده است. اما با قدرتیابی هوگو چاوز و ادبیات سیاسی و تئوریک وی، نگرش مثبت به آمریکاییها به شکل حرکت ضد امپریالیستی یا ضد نظم نوین جهانی تغییر یافت و سپس از فوریه 1999 رهیافت امنیت ملی ونزوئلا در درون و بیرون بر پایه حرکتی چندقطبی نهاده شد. البته لازم به توضیح است که تا قبل از قدرتیابی چاوز، دولتهای ایالات متحده از نظام نیروهای مسلح ونزوئلا موسوم به سیستم پانتوفیخیستا[1] حمایت میکردند. بههرحال نظام پانتوفیخیستا با مدیریت نظامیان و استفاده از درآمد نفت کشور توانست به مدت 30 سال نیروهای مسلح را کنترل نماید و سطوح مختلف نیروهای مسلح را بهگونهای سازماندهی کند تا نقش آنها بهعنوان حافظان نظم و حقوق عمومی موردپذیرش قرار گیرد، تا بدینوسیله کشور بتواند به سطوح رقابت دموکراتیک و مشارکت سیاسی برسد. عمدتا روندهای با ماهیت غیر لیبرال و اختلافنظرها در حوزه سیاست خارجی دو کشور سبب واگرایی شدید در مواضع دو کشور شد. سیاست امنیتی تعریفشده بهوسیله هوگو چاوز بر این مبنا بود که مسائل پیشین و مداخله ایالات متحده در امور داخلی ونزوئلا نباید وجود داشته باشد. درمجموع تحرکات دیپلماتیک، دیدارها و اظهارنظرها مسیر روابط دوجانبه را سمت تنش و سردی روابط برد. بههرحال علاوه بر این مسائل، مهمترین ویژگی سیاست ایالات متحده در قبال ونزوئلا در دوره چاوز را میتوان سیاست صبر و انتظار و استفاده از فرصتهای بهدستآمده از سوی گروه مخالف دانست. ایالات متحده سوءظن شدیدی درباره دمکراسی انقلاب و مشارکتی و دیدگاه غیر لیبرال داشت. از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز یکی از موضوعات مهم در روابط دوجانبه، جنگ روانی و تبلیغی بود که از ابتدا توسط رسانههای ایالات متحده و رسانههای تحت کنترل گروه مخالف داخلی صورت گرفت. ادبیات مورداستفاده از سوی هر دو طرف از سبک و سیاق خاصی برخوردار بود. اما آنچه از مجموع یافتههای رسانهای برمیآید، این است که ایالات متحده در تمام وقایع ونزوئلا از کودتا تا همهپرسی به برکناری هوگو چاوز تمایل داشته است.ایالات متحده از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز از ادبیات روانی خاصی برای توصیف حکومت چاوز استفاده می کرد که عبارت بودند از: رژیم، تروریسم، فشار، دیکتاتوری، خودکامگی، اقتدارگرا، مداخلهگرایی، کمونیستی، کاستروئیسم، رژیم کودتا، مواجهه گرا، وحشی، ضد تمدن، خشونتگرا، مخالف آزادی، افراطی و ظالم.به نقل از دو پژوهشگر به نام کورالس و رومرو این روابط را خلاصه می کنم که در خلال دوران ریاست جمهوری هوگو چاوز از 1999 تا 2013 روابط ایالات متحده و ونزوئلا با یکدیگر در سطح تهدیدات امنیتی در سطح متوسط بود. هردو کشور سیاستهای چالشزای امنیتی علیه یکدیگر اتخاذ میکردند، اما تهدید مرگباری در کار نبود. ونزوئلا تحت تصدی چاوز در دورهی 14 ساله در سیاست خارجی، ملتی ضدآمریکایی در تمام نیمکره شد و چاوز به شکل نظاممند با همهی ابتکارات ایالات متحده در منطقه از گسترش بازار آزاد، آزادسازی اقتصادی، انزوای کوبا، حمایت از حقوق مدنی و دمکراسی لیبرال، جنگ علیه مواد مخدر و برنامه کلمبیا مخالفت کرد و به شکلی قوی از طرحهای همگرایی منطقهای حمایت کرد.
بعد از رفتن چاوز روابط چه تغییری کرد؟
بعد از رفتن چاوز،مساله صادرات نفت باز هم ادامه داشت. آمریکاییها در انتخاباتهای مختلف معمولا مسئله تقلب را مطرح میکردند. چاوز، نیکلاس مادورو را مستقیم به کرد او در انتخابات به قدرت رسید و تا امروز کماکان در قدرت است.باز به نقل از رومرو و کورالس که تعبیر جالبی در توصیف مادورو دارند می گویم که ژست مادورو در مقایسه با سلف خود چاوز ، نسبت به ایالات متحده در تخاصم و خرابکاری کمتر بود و در برخی موارد او کمی عملگرایانهتر و حتی آشتیجویانهتر عمل میکرد. او از سال 2013 تا 2015 حداقل هشت بار پیشنهاد ملاقات در سطح بالا به مقامات ایالات متحده داد .یک عامل ناسازگاری مادورو در سیاست خارجی نسبت به ایالات متحده میراثی از تحولات سیاست داخلی و خارجی است که از چاوز به ارث برده است. عوامل داخلی و خارجی درمجموع او را به سمت ضدآمریکایی بودن سوق داد. یکی از مسائل سیاسی منطقهای این بود که مادورو دریافت ، ضدآمریکایی بودن سنت طولانی در آمریکای لاتین است و در بازار سیاسی حامی دارد و رأیدهندگان، رهبران و روشنفکران از این روند حمایت میکنند. مادورو تمایل داشت مانند قهرمانانی مانند فیدل کاسترو و چاوز داعیهدار حرکت انقلابی در منطقه باشد. برخی عوامل ماهیت منطقهای دارد. مادورو در دورهی اوباما سعی داشت از ورود ایالات متحده به مسائل داخلی خود جلوگیری کند و بنابراین این موضوعات نشانگر این است که سیاست مادورو بیقاعده و غیرقابلپیشبینی است .برخی پژوهشگران معتقدند سیاست جدید دولت بوش نسبت به ونزوئلا سخن نرم و تحریم نرم[2] بود. این سیاست متفاوت از 1999 تا 2003 جریان داشت که از تهدیدات ونزوئلا چشمپوشی میکرد، یا آن را حداقل میدانست و یا از 2004 تا 2006 بیش از حد فعال میدانست. از زمان به قدرت رسیدن مادورو حفظ سیاست سخن نرم و تحریم نرم برای کاخ سفید هم سخت وهم آسان بوده است. یک دلیل برای آسانگیری معتدل شدن سیاست خارجی ونزوئلا بود و بهعلاوه حوزههای مشخصی که ونزوئلا درگیر آن بود به شکل مستقیم متمایل به منافع ایالات متحده میشد:- فارک و دولت کلمبیا به مذاکرات صلح پیوستند.- ایران و ایالات متحده شروع به مذاکرات موفقیتآمیز در موافقتنامه هستهای کرده و کوبا و ایالات متحده نیز به سمت عادیسازی روابط پیش رفتند. در 2014 یک حوزه در سیاست خارجی باقی بود که آن نیز در جهت سیاستهای ایالات متحده قرار گرفت که حوزه نفتی بود. در دورهی چاوز ، هدف او افزایش حداکثری بهای نفت با متحدان بود که خلاف منافع ایالات متحده بود. اما از سال 2010 به بعد به دلیل توسعه نفت استحصالی از فناوری شکست موسوم به شل، کاهش مصرف در ایالات متحده، ورود کانادا به رقابت با ونزوئلا برای فروش به ایالات متحده و صادرات نفت مکزیک به آن کشور، تصویب آزادسازی بخش نفت و شروع کاهش قیمتها در 2014 همگی موجب شکست ونزوئلا در این عرصهها شد. بنابراین دولت مادورو تهدید جدی کمتری برای ایالات متحده داشت. یکی از موضوعات روابط خاص اپوزیسیون مادورو با ایالات متحده بوده و تمامی گروه مخالف تمایل به مداخله جهانی و موضعگیری نسبت به دولت مادورو دارند و این موجب شده است بلوکی از گروههای فشار در کنگره و کاخ سفید شکل بگیرد و درمجموع ایالات متحده با معمای سیاسی در سیاستگذاری نسبت به ونزوئلا مواجه است. از سویی خواهان اجتناب از تحریک دولت مادورو بوده است، اما درهمان زمان با زیادشدن فشارهای جدید از کنگره، ادارات دولتی و بازیگران ونزوئلا باید راهحلهایی برای واکنش بیابند. در 18 دسامبر 2014 کاخ سفید حمایت از لایحه جدید کنگره مبنی بر تحریم هفت مقام رسمی ونزوئلا را اعلام کرد که قانون دفاع از حقوق بشر و اجتماع مدنی[3] نام گرفت. در مارس 2015 کاخ سفید اجرای تحریمها را اعلام کرد. این اعلام عمومی گسترده در قالب فرمان اجرایی انجام شد.فرمان اجرایی مناقشه برانگیزترین اقدام ایالات متحده علیه ونزوئلا پس از کودتای 2002 بود. فرمان حاوی دو ویژگی بود. ابتدا اینکه تحریمها در این مرحله بهعنوان تحریمهای هوشمند[4] شناخته شد. تحریمهای هوشمند صرفاً مقامات را قبل از حکومت هدف میگیرند دوم نوع زبان و ادبیات ایالات متحده از نیمه دهه 2000 تحریککنندهتر بود. این تحریمها بهعنوان قانون اضطراری ملی[5] با توجه به تهدید فوقالعاده و نامعمول نسبت به امنیت ملی و سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به ونزوئلا عنوان شد. این تحریم ها در دوره ترامپ گسترش بیشتری داشت و حتی مساله مداخله نظامی در این کشور مطرح شد.
البته پژوهشگران بر اساس مطالعات خود از6 تلاش نافرجام ایالات متحده برای کودتا در ونزوئلا نوشتهاند که منشأ همگی نفت و یا منابع بوده است 1. 11 تا 14 آوریل 2002: رئیس جمهور چاوز توسط ارتش برکنار و دوباره به قدرت بازگشت.2. دسامبر 2002 تا فوریه 2003: تعطیلی شرکت نفت دولتی همراه با تأثیر کودتای آوریل،باعث از دست رفتن 29 % تولید ناخالص داخلی شد.تقریبا نیمی از کارکنان PDVSA اخراج می شوند.3. آوریل 2013: نیکلاس مادورو پس از مرگ چاوز در انتخابات پیروز شدکه ایالات متحده از به رسمیت شناختن نتایج انتخابات خودداری می کند انتخابات باطل شد.4. فوریه تا آوریل 2014: مخالفان درانتخابات2013 سراسر کشور متحمل شکست شدند. خشونت واعتراضات به رهبری لئوپولدو لوپز دوباره با هدف برکناری مادورو انجام شد.5. آوریل تا ژوئیه 2017: اپوزیسیون کنترل مجلس ملی را به دست آورد.دسامبر 2015 مادورو در نبردهای حقوقی با مجمع پیروز شد. درآوریل 2017، اعتراضات خشونت آمیز با هدف سرنگونی مادورو دوباره شروع شد.حاصل آن صد و بیست و شش کشته بود.6. ژانویه 2019 خوان گوایدو توسط ایالات متحده و بسیاری از متحدانش به عنوان رئیس جمهور موقت به رسمیت شناخته شد. دولت ترامپ تحریم های اقتصادی را تشدید می کند و درآمدهای حاصل از فروش نفت را مسدود می کند.درخواست مستقیم از ارتش ونزوئلا برای برکناری مادورو مطرح می شود.سپس با انشعاب در داخل اپوزیسیون خوان گوایدو نیز از مقام رهبری اشان برکنارشد و در انتخابات جدید 2024، اتحاد بین اپوزیسیون سراسری را شاهد بودیم که عنصر مطرح آن خانم ماریا کوریناماچادو است که امروزه با جدیت در حال فعالیت است.
روابط ونزوئلا و آمریکا در دوره مادورو و ترامپ به چه صورت بود؟
روابط عمدتا دارای الگوی به سمت تنش بوده است. ترامپ دائماً تهدیدات نظامی علیه ونزوئلا را افزایش میداد و ضمن انتقاد از دولت مادورو از امکان مداخله نظامی نیز سخن گفت. ترامپ در یک فرمان اجرایی دستور مسدود شدن همهی دارائیهای دولتی و ممنوعیت نقل و انتقالات مالی با ونزوئلا را صادر کرد که این اقدام اولین بار علیه دولتی در 30 سال گذشته بوده است. دولت ترامپ در ژوئن 2017 و در مجمع عمومی سازمان کشورهای آمریکایی رهیافت روشنتری نسبت به ایالات متحده اتخاذ کرد و هدفش را ترویج دموکراسی در ونزوئلا اعلام کرد. در 31 جولای 2017 دولت ترامپ نام مادورو را به فهرست تحریمها اضافه کرد که تنها چهار رئیس دولت در جهان مشمول این شدهاند. هدف از تحریمها فشار بر دولت مادورو و شرکت نفت و گاز برای جلوگیری از فشار حقوق بشری بر مردم اعلام شد .آمدن مایک پمپئو و جان بولتون وضعیت را متفاوت کرد. دیدگاه بولتون در طیف بازها و بدبینی به نظام چندجانبه گرایی و دفاع از کاربرد نیروی نظامی علیه دولتهای متخاصم مانند ایران و ونزوئلا خطمشی جدید آنها بود. آنها بر فشار به مادورو با استفاده از زور تأکید داشتند. گزینه نظامی و مداخله پیشنهاد شد. اما کاخ سفید با توجه به تشکیک به رهیافت نظامی تحریمهای مالی را بهویژه در بخش نفت و گاز گسترش داد و اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی نیز توسط آژانسهای مرتبط گسترش یافت دربارهی چرایی شروع بحران نظرها بسیار متفاوت است. در بحث منطقهای منازعه با کلمبیا بهعنوان متحد ایالات متحده یکی از کلیدیترین مؤلفههای منطقهای بود. است. در آن زمان از منظر مادورو، کلمبیا نقطهی راهبردی برای مداخلهی احتمالی نظامی از سوی این کشور با حمایت ایالات متحده محسوب میشود که رئیسجمهور این کشور بنا به ارزیابی مادورو بازیگر اصلی برای تغییر و ناآرامی در کشور است. مسئله حمایتهای بشردوستانه از مرز با کلمبیا صورت میگرفت که البته الان با آمدن پترو به عنوان چپ گرا منتفی شده است،اما مساله مهمی در تنش روابط دوجانبه بود. همزمان با بحرانهای داخلی و منطقهای در بحث بینالمللی نیز ونزوئلا صحنه رقابتهای قدرتهای جهانی شد، ایالات متحده در رقابتی استراتژیک با چین و روسیه قرار گرفت، مضافاً ایجاد پایگاه نظامی روسها در ونزوئلا منجر به تشدید رقابتهای بینالمللی شد. همزمان ترامپ دو راه برای سران ارتش پیشنهاد داد، یا پذیرش حمایت از گوایدو و مشمول عفو شدن یا پذیرش عواقب حمایت از مادورو . همزمان با این تحولات موضوع امکان مداخلهی نظامی بهعنوان گزینه روی میز ابتدا توسط دریادار کورت تید[6]در آوریل 2017 در کمیته خدمات نیروهای مسلح سنا از رشد بحران انسانی در ونزوئلا سخن گفت که نتیجهاش وادار شدن به واکنش منطقهای بود.این مسئله درنهایت به طرح تغییر رژیم در ژانویه 2018 توسط ریکاردو هاوسمن[7] مسئول امور ونزوئلا منجر شد که مادورو را علاقهمند به قحطی دادن میلیونها ونزوئلایی برای باقی ماندن در قدرت متهم کرد و مداخله نظامی لازم است تا به ونزوئلای آزاد منجر شود. علت تنش اصلی و مداخلهی فوری ایالات متحده به دلیل بحران مهاجرت روی داد که عواقب آن بدون شک ایالات متحده را نیز به دلیل تغییر بافت جمعیتی و ناامنی دربر میگرفت و متأثر میساخت. برابر آمار سازمان ملل در نیمه جولای 2018 حدود 3/2 میلیون ونزوئلایی کشور را ترک کردند که بزرگترین بحران پس از بحران پناهندگان در سوریه بود. باوجوداین بحران مادورو و متحدان نیروهای خود را علیه گروه مخالف سازماندهی و بسیج کردند. البته اقتصاد ونزوئلا از اوت 2017 و پس از تحریمها وارد رکود عمیق با تورم به میزان 758 درصد و 1350 درصد سالانه شده بود. یکی از مهمترین تأثیر فوری تحریمها تأثیر بر زندگی بهداشتی افراد بود که تخمین زده شد بین 2017 تا 2018 حدود 40000 تن از بین رفتند .کنگره ایالات متحده در شرایط جدید 5/17 میلیون دلار برای تقویت دموکراسی و تقویت قانون در ونزوئلا اختصاص داد. دولت نیز 9 میلیون دلار برای کمک به دموکراسی و اجازه انتقال 500 میلیون دلار برای حمایت از گذار یا واکنش به بحران ونزوئلا اختصاص داد. ایالات متحده از مذاکرات مخالفان با دولت مادورو در اسلو در 29 مه 2019 باهدف حرکت به سمت جلو برای توافق بر حل موضوع قانون اساسی در کشور حمایت کرد. وزارت خارجه این کشور هم از پیشرفت مذاکرات حمایت کرد .اعضای کابینه ترامپ درباره مخالفت با مادورو نظر یکسانی داشتند. درمجموع دولت ترامپ در سیاست خارجی هدفش افزایش فشار دو و یا چندجانبه بر مادورو برای برکناری بوده است.در طول سال 2019 مجموعه مذاکراتی بین دولت مادورو و گوایدو به عنوان اپوزیسیون در نروژ انجام شد که بینتیجه ماند، اما در فوریه 2020 و آوریل 2020روابط دوجانبه وارد نقطه عطف جدیدی شد. ابتدا دونالد ترامپ، خوان گوایدو به عنوان مهمان ویژه را به جلسه نطق سالانه در کنگره دعوت کرد و سپس شرکت نفت روس را برای دور زدن تحریمها به عنوان شرکتی ثالث مورد تحریم قرار داد که نشان داد ترامپ کماکان برابر آیین خود، سیاست تغییر رژیم را در ونزوئلا دنبال میکرد و سپس در آوریل 2020 نیز دولت ترامپ مجددا از مادورو درخواست کرد تا انتخابات جدید را بپذیرد و دولت را واگذار نماید و این موضوع به رقابتهای راهبردی بین روسیه به عنوان حامی مادورو و آن کشور به عنوان حامی گوایدو دامن زد.
یک آمار مختصری از وضعیت تولید نفت ونزوئلا ارائه میدید؟
.احتمالا ذخایر قطعی کشور بین 100میلیارد بشکه تا 304 میلیارد (آمارهای متفاوت ) و در کمربند اورینوکوی احتمالا500 میلیارد بشکه برای توسعه در آینده وجود داشته باشد تولید نفت ونزوئلا در دهه گذشته به شدت کاهش یافته است و در سال 2021 به زیر 700 هزار بشکه در روز رسیده است. این کمتر از یک چهارم تولید این کشور در سال 2010 است.تولید نفت ونزوئلا در ماه های اول سال 2022 رشد مستمری داشت و در آوریل 2022 به تولید 760 هزار بشکه در روز رسید. در مقایسه با ماه مشابه سال قبل، این افزایش بیش از 45 درصدی را نشان می دهد. با این وجود، تولید سالانه نفت خام در ونزوئلا از سال 2015 عمدتاً به دلیل تنش های سیاسی روند نزولی داشته است و به حدود 650 هزار بشکه در روز در سال 2021 رسید.در سال 2021، 90 چاه نفت در ونزوئلا تکمیل شد. اوج تکمیل چاه در سال 2011 بود که به اوج خود و بیش از هزار واحد تکمیل شد.از دسامبر 2021، هیچ دکل فعال نفتی در ونزوئلا وجود نداشت. آخرین سکوی فعال در این کشور در ماه مه 2020 فعالیت خود را تعطیل کرد. تعداد سکوهای فعال نفتی در ونزوئلا در طول دهه گذشته عمدتاً روند نزولی داشته است. تا پایان سال 2019، 23 سکوی فعال نفتی گزارش شده بود که نسبت به 70 سکوی فعال گزارش شده در پایان سال 2013 کاهش داشت.ظرفیت پالایش نفت ونزوئلا در دهه گذشته ثابت مانده است و 1.3 میلیون بشکه در روز بوده است. از سال 1990 ظرفیت کشور تقریباً 10 درصد افزایش یافته است. در حال حاضر آموا[8] ، بخشی از مجتمع پالایشگاه پاراگوانا[9]، بر اساس ظرفیت، بزرگترین واحد پالایشی در ونزوئلا است.در سال 2021، ونزوئلا ظرفیت پالایش نفت خام تقریباً 2.3 میلیون بشکه در روز را داشت. آموا بزرگترین واحد پالایشگاهی در این کشور آمریکای جنوبی با ظرفیت 645 هزار بشکه در روز بود. پس از آن کاردون[10] با ظرفیت 310 هزار بشکه در روز قرار دارد. هر دو واحد به همراه باخوگرانده [11]بخشی از مجتمع پالایشگاهی پاراگوانا، یکی از بزرگترین مجتمع های پالایشگاهی جهان هستند.ظرفیت پالایشگاه نفت ونزوئلا در دهه گذشته عمدتاً روند نزولی داشته است. در سال 2021، تولید 169 هزار بشکه در روز را گزارش کرد که رشد سالانه آن تقریباً 37 درصد بود. اما این رقم در مقایسه با سال 2011 نزدیک به 83 درصد کاهش داشته است. در این مدت، ظرفیت پالایش ونزوئلا در حدود 1300 هزار بشکه در روز ثابت مانده است.در سال 2021، سوخت های فسیلی منبع اصلی مصرف انرژی اولیه در ونزوئلا بود. گاز طبیعی و نفت ترکیبی بیش از 70 درصد از کل مصرف کشور را به خود اختصاص داده است. در همین حال، برق آبی معادل 0.58 اگزاول[12] از مصرف انرژی اولیه ونزوئلا در آن سال بود.مصرف نفت ونزوئلا در سال 2021 به 289 هزار بشکه در روز رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود چهار درصد افزایش داشت. این رقم در مقایسه با سال 2013 که مصرف به اوج دهه گذشته رسید بیش از 65 درصد افت داشته است. به همین ترتیب، تولید نفت ونزوئلا در طول دهه گذشته به طور مداوم کاهش یافته است.در سال 2021 تقاضای نفت در ونزوئلا به 232 هزار بشکه در روز رسید که در مقایسه با سال قبل از آن حدود 23 درصد رشد داشت. بنزین و پسماندها بیشترین سهم از تقاضای کشور را در آن سال تشکیل می دادند که هر کدام حدود 65 هزار بشکه در روز بود. تقاضا برای روغن موم و پارافین43 هزار بشکه در روز بود.در سال 2021، صادرات نفت خام ونزوئلا به طور متوسط حدود 448 هزار بشکه در روز بود که کمترین رقم گزارش شده در قرن بیست و یکم است. این رقم در مقایسه با سال گذشته حدود هشت درصد کاهش داشته است. صادرات نفت این کشور از سال 2015 سالانه کاهش یافته است. به طور مشابه، تولید نفت خام ونزوئلا بیش از 75 درصد در دهه گذشته کاهش یافته است.در سال 2021، آسیا با میانگین 418 هزار بشکه در روزمعادل 90%، منطقه اصلی مقصد صادرات نفت خام ونزوئلا بود. این در حالی است که صادرات به آمریکای لاتین کمتر از 30 هزار بشکه در روز بوده است. قبل از تحریم 2018ایالات متحده یازدهم مقصد اصلی نفت ونزوئلا بود، اما صادرات نفت به دنبال تحریم های اعمال شده توسط ایالات متحده به شدت کاهش یافت. در سال 2020، نفت خام 61.4 درصد از ارزش صادراتی این کشور آمریکای جنوبی را به خود اختصاص داده است. در ترکیب با نفت پالایش شده، این صنعت حداقل 75 درصد از صادرات ونزوئلا را در طول دهه گذشته به خود اختصاص داده است. بیشترین سهم این دوره در سال 2013 با نزدیک به 96 درصد گزارش شده است.در سال 2019، ترمینال خوزه، واقع در شمال شرقی ونزوئلا، با 90 % مهم ترین نقطه بارگیری نفت خام ،منطقه خلیج آموا با5%جایگاه دوم را دارد.در سال 2021، واردات فرآورده های نفتی در ونزوئلا به 69 هزار بشکه در روز رسید که تقریباً همان رقم یک سال قبل گزارش شده بود. ایران 1.53 میلیون بشکه بنزین و قطعات پالایشی به ونزوئلا می دهد.چینی ها سرمایه گذاری گسترده ای در ونزوئلا به دلیل پیوندهای ایدئولوژیک ایجاد کرده اند.لی گکو[13] منطق چین را خلاصه بیان کرده است:" «ما سرمایه زیادی داریم و کمبود منابع داریم، آنها منابع زیادی دارند" فرایند حضور چین از سال 1996آغاز شدکه واردات نفت امولسیون شده از ونزوئلا را آغاز کرد و در همان سال توافقنامه بهره برداری مشترک نفت امضا شد.که به نوبه خود منجر به نزدیک شدن بیشتر چین به ونزوئلا شده است.ونزوئلا به شدت به صادرات به چین وابسته است که90% بوده است.
قضیه معافیتهای نفتی ونزوئلا چیست؟
اوایل سال 2022، اوفک یک مجوز عمومی صادر کرد و اجازه داد که شورون یک کار جدی را در ونزوئلا شروع کند. این مجوز 6 ماهه بود و چون دولت ونزوئلا با مخالفان وارد گفتگو شد، این مجوز تمدید شد.کار در 5 حوزه نفتی با مجوز6 ماهه آغاز شده است:
1- توسط پتروبوسکان[14] و سرمایه گذاری مشترک با PDVSA 39.2 % منافع شورون
میدان بوسکان،ایالت زولیا، غرب ونزوئلا.
2- توسط پتروایندیپینته[15] 25.2%منافع شورون،میدان نفتی ال ال 652[16] واقع در دریاچه ماراکایبو،خلیج شمال غربی دریای کارائیب.[17]
3- سرمایه گذاری مشترک غیر عملیاتی با PDVSA در نقطه نفتی پتروپایر[18]،30 % منافع شورون ،کمربند اورینوکو،این پروژه یکپارچه عمودی، نفت خام فوق سنگین را از میدان هویاپاری[19] پردازش می کند و آن را به نفت مصنوعی سبک تر و با ارزش بالاتر ارتقا می دهد.
4- توسط پتروایندیپندنسیا شرکت نفت ونزوئلا[20]،34 % منافع شورون،پروژه کارابوبو3،[21]این پروژه نفت سنگین در سه بلوک در منطقه کارابوبو در کمربند اورینوکو قرار دارد.
5- بلوک 2 فراساحلی ونزوئلا،60 %سود شورون،میدان لوران[22] در بلوک 2 و میدان ماناته[23] در ترینیداد و توباگو که یک میدان فرامرزی واحد را در امتداد مرز دریایی ونزوئلا و ترینیداد و توباگو تشکیل می دهند.[24]مجوز 355میلیارددلاری وزارت خزانه داری به شورون، احتمالا قیمت ها را کاهش می دهد.اگر میادین به سطح قبل از تحریم بازگردند، حدود 200 هزار بشکه در روز تولید خواهد شد. برای شورون، این کمتر از ۷ درصد تولید روزانه است. شورون بیش از 4 میلیارد دلار از پروژه های خود در ونزوئلا بدهکار است که باید آن را جبران کند. اما در مجوز شریک ونزوئلایی خود را از سود منع می کند، بنابراین چشم انداز تولید بالاتر محدود به نظر می رسد. تجهیزات نفتی تحلیل رفته و کارگران بسیار ماهر از کشور مهاجرت کرده اند.در نتیجه، میادین آنقدر پربار نیستند و استخراج نفت ممکن است هزینه بیشتری داشته باشد. این تولید در ونزوئلا حدود 1 درصد از ایالات متحده است. بر اساس شاخص OCI+، اورینوکو ونزوئلا نیز یکی از میادین فشرده گازهای گلخانهای در جهان است که باعث انتشار گاز می شود که هزینه زاست.ایالات متحده در 26 نوامبر2022 با اعطای مجوز به شورون برای از سرگیری تولید و واردات نفت ونزوئلا، تحریم ها علیه ونزوئلا را کاهش داد. ایالات متحده دولت می تواند در هر زمانی مجوز را لغو کند.
خزانهداری اوفک به شورون اجازه میدهد تا بتواند در ونزوئلا تولید نفت داشته باشد اما پول آن به صورت مستقیم در اختیار دولت قرار نمیگیرد بلکه این پول صرف بدهیهایی که ونزوئلا داشته میشود. همین مسئله موجب شد که شخص مادورو وارد مذاکره شود تا بتواند برای 6 ماه بعدی نیز مجوز بگیرد. آمریکاییها گفتند چون ایشان تصمیم گرفته با اپوزیسیون وارد گفتگو شود مجوز را میدهند.لذا هر زمانی مادورو یک گام برای مذاکره با اپوزیسیون بردارد 6 ماه دیگر مجوز معافیت نفتی تمدید میشود.
چرا آمریکا تصمیم به دادن معافیت نفتی به ونزوئلا گرفت؟
جنگ اوکراین یکی از دلایل چنین تصمیمگیریای از سوی واشنگتن است. همچنین بیثباتی در بازار نفت خاورمیانه نیز آمریکا را به سمت نفت ونزوئلا سوق داد. عربستان سعودی در یک مقطعی رابطه خوبی با ایالات متحده نداشت و آمریکاییها تقاضا کردند که تولید نفت را افزایش دهد اما عربستان استنکاف کرد. به نظر میرسد بعد از این اتفاقات، آمریکا تصمیم گرفت که مستقیم به جنوب قاره خود نگاه کند و لذا محتاطانه به سمت ونزوئلا گام برداشت.
تاثیر معافیت تحریمی روی آینده بازار انرژی در منطقه خاورمیانه چیست؟
ونزوئلا در کنار مکزیک در زمره بزرگترین تولیدکنندگان نفت است. وقتی ذخایر نفتی این کشور بین 100 تا 304 میلیارد بشکه تخمین زده شده و 500 میلیارد بشکه هم در کمربند اورینوکو وجود داشته باشد، معافیت تحریمی آن، تاثیر چشمگیری بر بازار نفت خواهد داشت. اما این موضوع در درازمدت و در صورت موافقت مادورو به تفاهم با اپوزیسیون تاثیر خواهد داشت.ممکن است تبعات سیاسی و یا ایجاد تنش مجدد بین دو کشور همه این ماجرا را به بن بست بکشاند.
آیا سیاستهای بایدن در قبال ونزوئلا با ترامپ متفاوت است؟
بایدن از زمانی که به قدرت رسیده تغییر چندانی در سیاست واشنگتن نسبت به ونزوئلا ایجاد نشده مگر در همین حوزه معافیتهای نفتی. آمریکاییها تمایل دارند که ونزوئلا وارد مذاکره و مصالحه با اپوزیسیون شود و یک انتخابات آزاد با حضور ناظران بینالمللی در آنجا برگزار شود. بر اساس این تمایل، واشنگتن میگوید اگر انتخابات آزاد در ونزوئلا برگزار شود و دو طرف نیز از نتایج آن رضایت داشته باشند، مشکلی با نتیجه انتخابات نخواهند داشت و در این صورت مذاکره بر سر معافیتهای تحریمی ادامه پیدا میکند و روابط واشنگتن-کاراکاس نیز بهبود پیدا خواهد کرد. هنوز به سختی می توان اخبار جالب توجهی در مورد سیاست ایالات متحده در قبال ونزوئلا پیدا کرد. در حال حاضر ونزوئلادر کانون بحث در سیاست واشنگتن نیست.کماکان دولت و کنگره نسبت به روابط سرسخت هستند و همه این پیشرفت ها را منوط به سازش در عرصه داخلی کرده اند.
آیا مادورو میخواهد به سمت تفاهم و توافق با اپوزیسیون برود؟
به نظر میرسد مادورو بیشتر به دنبال خریدن زمان و کسب فرصت است. در خصوص فضای داخلی ونزوئلا به نظر میرسد که اگر وضعیت اقتصادی مردم بهبود پیدا کند، مجددا مادورو رای خواهد آورد. منتها امروز شرایط دو قطبی است. خانم ماچادو هم بسیار فعال است و حامیان خود را دارد و به نظر می رسد سیاست تمایل به تغییر شرایط سخت تحریمی نزد اکثریت مردم وجود داشته باشد.
آیا قدرتهای بزرگ مانند چین، روسیه و آمریکا میتوانند در نتیجه این انتخابات اثرگذاری داشته باشند؟
مسئله مهم این است که در کشورهایی که سابقه دمکراسی با پیشینه تاریخی دارند، قدرتهای بزرگ نمیتوانند خیلی موثر باشند و بیشتر صندوق رای تعیین کننده است. در این بین برای چین خیلی فرقی نمیکند که در ونزوئلا یک سیستم راستگرا روی کار باشد یا یک سیستم با گرایشات چپ. به نظر میآید پولی که چین به ونزوئلا داده به هر حال از نظر اعتبار حقوقی پابرجا بماند. روسها سرمایهگذاری خاصی در ونزوئلا انجام ندادهاند و بیشتر در حوزه تسلیحات و مسائل تکنیکی و نظامی در کاراکاس فعال هستند لذا برایشان مهم نیست کدام جریان در آنجا قدرت بگیرد،گرچه ترجیح می دهند این پایگاه اصلی را از دست ندهند.
جنگ نفتی ونزوئلا با گویان از کجا سرچشمه میگیرد؟
فراساحل گویان با دارا بودن بیش از 10 میلیارد بشکه نفت، توجه جهان را به خود جلب کرده است. این در حالی است که یک اختلاف طولانی مدت سرزمینی، دو کشور آمریکای جنوبی را درگیر کرده است. باید توجه داشت که منطقه اسکیبوی گویان که تقریبا 160 هزار متر مربع است، قبلا تحت استعمار بریتانیا بوده است. ونزوئلا همیشه نسبت به این منطقه ادعای حاکمیت داشته و معتقد است که اسکیبو یکی از ایالتهای ونزوئلا محسوب میشود. چند سال پیش یک همهپرسی در ونزوئلا برگزار شد که مردم با اکث9ریت آرا گفتند تمایل دارند اسکیبو یکی از ایالتهای ونزوئلا شود.
البته مسئله اصلی بر سر نفت است؛ تقریبا چیزی حدودی 10 میلیارد بشکه نفت آنجا در اسکیبو کشف شده و منازعهای که امروز بین ونزوئلا و گویان است تا حد زیادی به دلیل نفت است. آمریکاییها نیز در فرماندهی جنوب از این جریان به نفع گویان حمایت میکنند. تحلیل صحیح این است که این بحران 3 ضلع امریکایی،بریتانیایی و ونزوئلایی دارد و هر لحظه ممکن است به تنش کشیده شود.ممکن است بحران مالویناس آرژانتین آنجا تکرار شود.روابط بریتانیا با ونزوئلا پس از بلوک کردن طلای آن کشور وارد تنش و تیرگی شده است و همه اینها ممکن است هر لحظه مستعد جنگ شود.برزیل هم وارد میانجیگری شده است.
منتشر شده در مجله دلوارنامه.نشریه تخصصی نفت و گاز شماره ۳
1- Punto fijista این واژه در فارسی به دموکراسی مبتنی بر پیمان ترجمه شده است.
[2] -Talk Softly Sanction Softly
[3] -Venezuela Defense of Human Rights and civil Society Act of 2014
[4] Smart Sanctions-
[5] -National Emergency
[6] -Kurt Tidd
[7] -Ricardo Haussmann
[8] -Amuay
[9] -Paraguaná Refinery Complex
[10]-Cardón
[11] - Bajo Grande
[12] - exajoules
[13] - Li Kegu
[14] - petroboscán
[15] - Petroindependiente
[16] - LL-652.
[17] -در سال 2001 شورون اعلام کرد که میدان LL-652 ونزوئلا بیش از حد انتظار برای افزایش تولید طول می کشد، اما نسبت به رسیدن به هدف خود یعنی 115000 بشکه در روز خوش بین است. کارلوس آگیلرا، مدیر کل وقت به رویترز گفت که قیمت 2.5 دلاری میلیارد پروژه فراساحلی در غرب دریاچه ماراکایبو به پیشرفت های چشمگیری در زمان حفاری و اهداف بلندپروازانه برای تزریق آب و گاز دست یافته بود.به نقل از: https://gulfnews.com/business/energy/chevron-optimistic-despite-delay-in-venezuela-field-1.413577
[18] - Petropiar، S.A.
[19] - Huyapari
[20] - Petroindependencia، S.A.
[21] - Carabobo 3 Project
[22] - Loran
[23] - Manatee
[24] - https://www.chevron.com/worldwide/venezuela

وبلاگ به نوشته های من درباره ادبیات- سیاست منتشر شده در مطبوعات یا سیاست عمومی یا نوشته های شخصی اختصاص دارد.در برخی از موارد مقالات یا مطالب خوبی که به نظرم می آید با ذکر منبع و ماخذ/نویسنده یا مترجم یا سایت/می اورم.